۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

وضعیت کارگران خودرو سازی در ايران!

سلام همکار عزیز برای اطلاع از اخبار ایران خودرو به گروه تکاپو ببیوندید واز وبلاگ خودرو کار بازدید کنید اخبار و گزارشات ونظریات خودرا برای ما ارسال کنید خودرو کار جمعی از کارگران ایران خودرو
*وضعیت کارگران خودرو سازی در ايران!








۰ کارگران ايران خودرو، بزرگترين مرکز توليد خوردودرايران، ازپيشاهنگان بسياری ازاين مبارزات بوده اند.



همه ميدانند که اهميت ايران در اقتصاد جهانی، ناشی از منابع نفتی و گازی آن است. در قرن بيست ميلادی، رقابت کشورهای امپرياليستی غربی برای دستيابی و کنترل اين منابع بود که باعث شد ايران به شبه مستعمره اين قدرتها تبديل شود و دولتهای اروپايی در سياستهای اين کشور دخالت کنند. امروز ايران همچنان کشوری است که عمدتا صادر کننده نفت است . ذخاير نفتی آن در سطح جهان در رتبه سوم قرار دارد و ۸۰ در صد درآمدهای صادراتی آن (و ۶۰ درصد کل درآمد دولت ) همچنان از فروش نفت و گاز بدست مي آيد. ولی خارج از ايران کمتر کسی از صنايع خودرو سازی اين کشور آگاه است. در حاليکه ايران بزرگترين توليد کننده خودرو در خاورميانه است. دز ایران چند صد هزار کارگر در استخدام اين صنعت هستند و سال گذشته بيش از يک ميليون خودرو در این کشور توليد شده است. مديران اين صنعت با مباهات مدعی هستند؛ امسال ايران نيم ميليون خودرو شخصی توليد خواهد کرد و « ديترويت خاورميانه » می شود.

بيش از نيمی از خودروهای ايران، توسط بزرگترين شرکت خودروسازی ايران «ايران خودرو» توليد شده اند.

بنا به ارزيابی گلوبال اتو ايندکس ۶۷در صد بازار داخلی خودرو در ايران را شرکت ايران خودرو در اختيار دارد.

مرکزتوليد اصلی اين کارخانه در غرب تهران قرار دارند .امروز بين ۳۰ تا ۴۰۰۰۰ کارگر در ايران خودرو وحدود ۱۰۰شرکت کنتراتی که درحول وحوش کار می کنند.

شرکتها وابسته به ايران خودرو ( سازنده قطعات و لوازم یدکی به ۱۲۰۰ شرکت ميرسد) . اما بیش از 100 شرکت مستقیما زیر نظر این شرکت تولید می کنند. بخشی از این تولیدات در خود شرکت اما توسط شرکتهای پیمانکار انجام میگیرد و بخشی از آن در خارج از محوطه شرکت. اصلی ترین شرکتهای پیمانکار که زیر نظر شرکت ایران خودرو فعالیت میکنند عبارتند از ایران خودرو دیزل- ایران خودرو خراسان-،ایران خودرو تبریز ،خودرو سازان قالبهای بزرگ صنعتی- قالبهای پیشرفته و صدها شرکت دیگر. عمده شرکتی که برای ایران خودرو قطعه تولید می کند شرکت ساپکو می باشد.

توليد خودرو در ايران در سال ۱۹۶۲ با تاسيس شرکت ايران ناسيونال آغاز شد. همه قطعات و لوازم يدکی خودرو ها در بريتانيا در شرکتهای چند مليتی توليد مي شد و به ايران صادر مي گردید تا با استفاده از دستمزد پايين و کارگران نيمه ماهر خودرو برای بازار داخلی توليد کنند.

در پی انقلاب بهمن ۱۹۷۹ ، پس از « دولتی شدن» کارخانه ايران ناسيونال (همراه با ۸۰ درصد صنايع کشور) نام شرکت تغییر پيدا کرد و ازآن پس ايران خودرو خوانده شد.

با پايان يافتن جنگ ايران وعراق ، دولت اسلامی ايران پياده کردن سياستهای اقتصادی نئوليبرالی چون « بازسازی اقتصادی و ليبراليزاسيون» را در دستور کار خود قرار داد. . برنامه اقتصادی نئوليبرال به کارگرفته شد و شرکتهای خارجی از سال ۱۹۸۹به ایران بازگشتند. تمرکز قدرت اقتصادی دردولت مرکزی (Statism) محکوم گردید و «آزادی» مترادف با خصوصی سازی سياست روز شد. درهمين دوره دولت اسلامی ایران ،آزادی تجارت خارجی و تشويق سرمايه گذاری خارجی را اعلام کرد.

در اين دوره توليد خودرو بر پايه معامله بين شرکتهای دولتی ايرانی و کمپانيهای چند مليتی غربی صورت مي گرفت درحالیکه دولت سهامدار عمده باقی مي ماند. شرکتهای فرانسوی در کنار شرکتهای ديگرکشورهای اروپايی وآسيايی دراين معاملات نقش مهمی داشتد.

در سال ۱۹۹۰ «پژو» اولين کمپانی خارجی بود که چنين قرارداد مشترکی را با شرکت «ايران خودرو» امضا کرد. اخيرا مسئله خصوصی سازی چنين شرکتهايی مورد بحث قرار گرفته است و در سال ۲۰۰۶ پس از « مرور و تفسير جديد» در اصول پايه ای قانون اساسی ،مسئله خصوصی سازی صنايع سنگين و حياتی (ازجمله صنايع خودرو سازی) را مورد تاييد قرار داد . تنها استثنا بر اين برنامه خصوصی سازی در حال حاضر صنايع نفتی و گاز است.

آثار طرح خصوصی سازی را مي توان در شکل گيری شرکت « رنو پارس» در ماه مارس ۲۰۰۴ مشاهده کرد. اين شرکت نتيجه معامله جديدی است بين شرکت «رنو» (که دخالتش در اقتصاد ايران پديده ی نسبتا جديدی است) و شرکتهای «ايران خودرو» و «سايپا» که دومين توليد کننده خودرو در ايران است. اما برای اولين بار در دوره جمهوری اسلامی، شرکت خارجی سهام دار عمده در اين قرارداد است. «رنو» قصد دارد از ايران به مثابه مرکزی برای توليد خودرو «لوگان» استفاده کند۰ لوگان ماشين ارزان ، متوسط اندازه و بدون تجملی است که در ايران با نام « تندر» به فروش می رسد . اين شرکت فرانسوی ۳۰۰ميليون يورو در اين رابطه سرمايه گذاری کرده است که خود بالاترين رقم سرمايه گذاری توسط يک شرکت خارجی چند مليتی در ايران از قيام بهمن ۵۷ تا به امروز است. ماشين «لوگان» در فرانسه طرح ريزی شده و هم اکنون در رومانی توليد ميشود اما شرکت « رنو» مايل است آنرا در ايران توليد کند و در اين کشور و در بازارهای جديد Emerging markets » درجهان سوم بفروشد . هدف کمپانی «رنو» توليد اين خودرو با قيمتی نصف قيمت توليد در اروپا است. برای دستيبای به اين هدف شرکت «رنو» مجبوراست قطعات و نيروی کار ارزان در اختيار داشته باشد.

برای تضمين چنين سودی ، رنو نه تنها بايد در فروش « تندر» به طبقه متوسط در ايران موفق باشد بلکه بتواند اين خودرو را به کشورهای همسايه ايران صادر کند. اين هدف همسو با کوششهای دولت ایران برای تبديل ايران به قدرت اقتصادی و سياسی در منطقه است . از اينرو دولت شرکت ايران خودرو را ترغيب مي کند و درگير معاملات و همکاريهايی با شرکتهای مشابه در سوريه ونزوئلا بلاروس و آذربايجان گردد تا صدور مدل ديگر خودرو اين شرکت - خودرو سمند - را ميسر سازد.



پارس خودرو

علاوه بر ايران خودرو بايد از شرکت پارس خودرو (وابسته به سايپا) ياد کرد که مهممترين توليد کننده اس- يو- وی در ايران است. در سال ۲۰۰۵ . ۲۰ درصد توليد خودرو ايران با شرکتهای ژاپونی بود و بايد از «همکاری» شرکتهای اروپايی (رنو . پژو و مرسدس بنز) وشرکت ژاپنی (سايپا) ياد کرد. که خود در دوران رقابت شديد بازارهای توليد خودرو پديده عجيبی است و نشان ميدهد شرايط مناسب استثمار کارگر ايرانی آنچنان سود بالایی دارد که اين شرکتها حاضرند برای دستيابی به آن برخی رقابتها را کنار بگذارند چرا که در نهايت سود مشترکشان در ايران ضرر راجبران خواهد کرد.. "موفقيتهای" اقتصادی خودرو سازی های ایران در سه چهار سال اقلا به مرگ 12کارگر ايران خودرو انجامیده است. ۱۸ ماه مه ۲۰۰۵ حبيب الله کاظمی ، ۳۰ ساله نهمين کارگری بود که در دو سال۲۰۰۳_۲۰۰۵ به خاطر توليد اضافی. ساعات کاری و شيفتهای طولانی جان خود را از دست داد. کارگران قراردادی که بدون هيچ حقوق کاری بايد سرکوبها و زورگويي های حراست کارخانه را بپذيرند.





استثمار روزافزون :

در روند آمادگی برای توليد خودرو « تندر» تيمهای مديريت و مهندسان ايرانی و فرانسوی درايران خودرو درپی طراحی مجدد پروسه توليد و تدوين تکنيکهای مدرن توليد به منظور بالا بردن ميزان سودمندی و کيفيت مي باشند.

بخشهايی از جمله سالن توليد با استفاده از robotاتوماتيزه شده اند. اين سياست کار کارگران دراين بخش را نه تنها سبک نکرده است که بر فشار کار افزوده است چرا که تولید با سرعت بیشتری پیش میرود از طرف ديگر، اين روند مهارت کاری خاصی از کارگران نمي طلبد و برخی ازمشاغل به حد فشار دادن دکمه های ماشينهای اتوماتيک تقليل يافته است. با اينهمه رویهم سرعت کاروفشارکارافزايش يافته است. ازاينرو مديران مي توانند از ميان تعداد وسيعی ازکارگران نيمه ماهريا غير ماهر، کارگر را انتخاب کنند و بدين وسيله امنيت شغلی در اين کارخانه تضعيف شده است. توليد بر اساس روند مديريت غربی Just in time (توليد در آخرين لحظه) صورت مي گيرد. شرکت ایران خودرو، تنها تعداد بسيار کمی از قطعات يدکی را نگه مي دارد و توليد قرار است درزمان کوتاهی در پاسخ به سفارش مشتريان صورت گيرد. اين سياست شرايط کاری را به مراتب دشوارتر و سنگينتر کرده است و نيروی کار با فشار کاری بالاتری روبرو است. چرا که بايد در فرصت زمانی کوتاهی خودروهای سفارش داده شده را آماده کند. کارگران همچنين بايد تکنيک های ژاپنی کنترل کيفيت را دنبال کنند . کيفيت پايين خودرو های ساخت ايران در سطح جهان مشهور است و اخيرا حتی درمجلس اسلامی هم اين مسئله مورد بحث قرار گرفت. مديريت تيمهای «تکاپو» تشکيل داده است که مرتب جلسه مي گذارند تا کارگران را مجبور کنند توليد را تسريع کنند و آنرا بهبود دهند.

به رغم دشواری کار و حقوق کم کار در ايران خودرو، همچنان داوطلبان زيادی دارد چرا که رقم رسمی بيکاری در ايران ۱۶ در صد است (رقم واقعی به ۳۰درصد نزديک است) و در چنين شرايطی خطر بيکاری و عدم تمديد قرار دادهای کاری است که کارگران را وادار ميکند شرايط کاری نامناسب را بپذيرند. استخدام نيروی کار جديد، معمولا به صورت غير رسمی صورت ميگيرد. گاها بر اساس توصيه فردی مثلا کسی که خود کارگر شرکت است يا از طريق ارتباط خانوادگی يا وابستگی به منطقه يا روستای خاصی ، اين نوع استخدام (وابستگی به منطقه يا روستا يا ارتباط قومی و خانوادگی) قرار است وفاداری کارگر به استخدام کننده و شرکت را تضمين کند. شورای اسلامی و روحانيت در کارخانه، کارشان اين است تا کارگران را ترغيب کنند که بيشتر کار کنند. اگرچه بخشی از کارگران اين کارخانه بر اين نظرند که نقش شورای اسلامی تضعيف شده است. اما در کارخانه ايران خودرو (مانند اکثر شرکتهای بزرگ) علاوه بر شورا وانجمن اسلامی ، نيروی حراست وجود دارد. اين نيرو که به رهبری بخشهای پايينی و اسلامی مديريت، عمل مي کند در شرکت ايران خودرو در به هم زدن اعتراضات کارگری ، دستگيری کارگران و بازجويی از آنها نقش فعالی داشته است.

بيخود نيست کارخانه های اروپايی و امريکایی هر هفته صدها کارگر بخش خودرو سازی را بيکار ميکنند و تولید را به کشورهایی مانند ایران منتقل میکنند-. کجا غيراز کشورهايی مثل ايران ميتوان اين حد از استثمار را با کمک دولتی ديکتاتوری پيش برد. کجا در جهان ميتوان چنين بی حقوقی سنديکايی را همراه با درآمد های ناچيز همراه کرد و اعتراض کارگران را با کمک نیروهای انتظامی سرکوب کرد؟

سود خالص شرکت ايران خودرو در سال ۲۰۰۵- ۵۷۳ميليون دلار بود . اين شرکت .66بيليون دلار خودرو فروش داشت و ۱.۱ بيليون دلار خودرو سنگين (کاميون, اتوبوس ..) فروخت.

ايران خودرو همچنان يکی از پيشرفته ترين سيستمهای اتوماتيزه شده توليد را دارد با توليد ربتها در بخشهای گوناگون از جمله بخش رنگ رزی . این شرکت همچنین در آزمايش توليدهای نوآور از جمله «فازی پرودکشانfuzzy production» دانشکده فنی دانشگاه تهران .همکاری دارد





کار موقت و قراردادها:

اقتصاد نئوليبرال درسطح جهانی ، باعث تغيير روابط کاری ، گسترش کار موقت casualisation و نيروی کار منعطف Flexible شده است. درايران اين سياست به معنی گسترش بيسابقه قراردادهای کاری کوتاه مدت است . دولت اسلامی قبول دارد که بيش از ۶۵درصد کارگران ايران قراردادی هستند۰ وزارت کار با افتخار پيشبينی مي کند در يکی دو سال آينده اين رقم به ۱۰۰در صد خواهد رسيد. به طوررسمی کارخانه ايران خودرو درصد کارگران قراردادی خود را ۴۰درصد اعلام مي کند اما کارگران معتقدند اين رقم حدود ۷۰درصد نيروی کارکارخانه است. دربخش مديريت و اداری مشاغل رسمی، دائمی هستند درحاليکه دربخش توليد در قسمت کار يدی همه کارگران قرادادی هستند.

استخدام کارگران با قراردادهای کوتاه مدت (کمتر از سه ماه) به صاحبکاران و مديران اجازه ميدهد شموليت از قانون کاراسلامی را دور بزنند وازپرداخت حق بيکاری مستثنی باشند و بتوانند کارگران را با کمترين حقوقها استخدام کنند. موقتی بودن کار، درنبود هر نوع امنيت شغلی، وحدت کارگران و همبستگی ميان کارگران کارخانه را تضعيف مي کند. کاربيش ازپيش به تعداد بيشماری شرکتهای مقاطعه کار،کنتراتی منتقل مي شود و هرشرکت قوانين و نرخ دستمزد خود را تعيين مي کند. تعداد زيادی از کارگران مجبورند در شرايطی کار کنند که « قرارداد سفيد» امضا کرده اند. اينها صفحه های سفيدی هستند که بخش نيروی انسانی درمقطع استخدام جلو کارگران مي گذارد و صاحب کار به هرنحوی که خواست دستمزد و شرايط کاری را بعدا پُر مي کند، بدون آنکه کارگر از اين شرايط اطلاعی داشته باشد . کارگران ايران خودرو در اين مورد مي گويند:

" يکی از خواستهای محوری ما امنيت شغلی است و اين تنها با از بين رفتن شرکتهای کنتراتی و لغو قراردادهای موقتی ميسر است. ما ايرانيان هيچ گونه امنيت شغلی نداريم. درمشاغلی که مي بايست دائمی باشند ، ما به صورت قراردادی براساس اشتغال روزانه کار مي کنيم . کارگران را مجبور مي کنند قرارداد سفيد امضا کنند تا صاحب کار، هر وقت خواست ما را بيکار کند. ما کارگران قراردادی از حق بيکاری محروم هستيم."



دستمزد ها :

حقوق رسمی کارگران قراردادی زير خط فقر رسمی (آنچه جمهوری اسلامی خط فقر اعلام کرده ) مي باشد و پيوسته از ميزان تورم عقب است. پرداخت مزايا يکی از طرق بالا بردن دستمزد است، اما پرداخت مزايا در اختيار مديريت است و يکی از مسائل مورد اختلاف در کارخانه ايران خودرو است. در ماه مارس سال ۲۰۰۶ مديريت اعلام کرد: که به رغم افزايش توليد، مزايای سالانه را قطع مي کند. کارگران در سالن توليد، بدنه خودرو تعدادی اعتراضات و اعتصابهای کوتاه مدت سازماندهی کردند. اما صاحبکاران با همکاری «حراست» از گسترش اعتراض به بخشهای ديگر کارخانه جلوگيری کردند . با اينهمه مديران کارخانه مجبور شدند مزايا را پرداخت کنند اما در حرکت انتقام جويانه بيش از ۵۰ نفر از کارگران را به جرم «ايجاد اغتشا ش» اخراج کردند. کارگران به اين اخراجها اعتراض کردند :

" اخراج ها را متوقف کنید، کارگران باید به سرکار برگردند، اعتصاب و اعتراض حق مسلم کارگران است، خواستار بازگشت فوری همکاران اخراجی خویش به سرکار شدند . جمعی از کارگران ایران خودرو به مناسبت این اخراج ها بیانیه ای منتشر کردند و در آن نوشتند: همکاران گرامی و دوستان کارگر، مدیریت شرکت ایران خودرو یکبار دیگر ثابت کرد که غیر از زبان زور و اخراج، چیزی برای دفاع از سرمایه و سرمایه داری ندارد.

آنها یکبار دیگر ثابت کردند که هیچ قانونی را غیر از قانون جنگل و قانون زور نمی شناسند، آنها یکبار دیگر ثابت کردند به هیچ یک از قوانین انسانی و بین المللی احترامی قائل نیستند .http://www.etehadchap.org/irankhodro/khodrostrike.html



مرگ بر سر کار:

حقوق پايين و افزايش فشار کار، باعث چندين تصادف کاری در شرکت ايران خودرو شده است که برخی از آنها، منجر به مرگ کارگران شده است . طی چند سال اخير تصادفهای کاری مرگ آور، مسبب مهمترين اعتراضات کارگری در اين کارخانه بوده است۰ حداقل ۱۲ نفر از کارگران ايران خودرو بر سرکار يا در پايان شيفت کاری جان خود را از دست داده اند. اکثر اين جانسپاری ها ناشی از سکته قلبی يا خستگی مفرط بوده است. بسياری از کارگران برای دستيابی به حقوق به خورو نمير، دو شيفت کاری پشت سر هم ۸ ساعته کار مي کنند. کارگران در بخش «احيا گستر » ايران خودرو در ۱۲ ژانويه ۲۰۰۴ اعتصابی رادر اعتراض به فشار کار برپا کردند. آنها خواهان لغو قراردادهای موقت کار دائم برای کارگران اين بخش و پرداخت اضافه کاری بابت کار در روزهای تعطيل و کار در شيفتهای شب بودند. يکی ازخواستهای اصلی اين کارگران بررسی مرگ کارگران جوان و شناسايی مسولين اين تصادفها و مرگهای نابهنگام بودند۰ اين اعتصاب موفق نبود چرا که مديران با هيچ بررسی و تحقيقی روبرو نشدند و شرايط شيفتهای کاری تغييری نکرد.

طی سالهای اخير و حتی طی ماه گذشته نيز تعداد ديگری از کارگران جوان اين کارخانه در سرکار يا بلافاصله پس از پايان شيفت کاری درگذشته اند.

« دو سال از مرگ همكار عزیزمان پیمان رضی لو می گذرد پیمان مثل همه كارگران یك جوان پر شوری بود كه جهت كار به شركت ایران خودرو آمده بود او همچون دیگر همكاران خود در سه شیفت متوالی روزانه بیش از یازده ساعت كار می كرد به امید روزی كه در ایران خودرو استخدام شود و شرایط سخت كاری را تحمل می كرد ولی شرایط سخت كاری و ساعت طولانی آنروز ها كه شاید خلیی شما همكاران جوان آن را به یاد نداشته باشیدواقعا وحشتناك بود ساعت كاری كه در هیچ قانونی نمی گنجید سر انجام پیمان و خلیی های دیگر همچون امید اولادی را از پا انداخت ما كارگران خط مونتاژ پزوز روز 22 شهریور شاهد مرگ همكار خودمان در مقابل چشمانشان اتفاق افتاد بودیم و این كسی نبود جز پیمان رضی لو جوان سر حال پر شور كه قربانی تولید و تولید به هر قیمتی شده بودشد ما علت مرگ پیمان و همه همكاران خود مان را ناشی از سیاستهای سرمایه داران و در صدر آن مدیران شركت می دانیم و برای همین. ما كارگران خط پژو در آنروز دست به اعتصاب زدیم و با اعتصاب آنروز ما بود كه امروز خیلی از آن كارهای روز های وحشتناك از بین رفته اند اگر امروز دیگر جمعه كار اعلام نمی شود ما پرویز سالار وند را قربانی كردیم اگر امروز ساعت كاری تغییر كرده و اضافه كاری اجباری نیست ما برای بدست آوردن آن مبارزه كرده ایم ولی هنوز اول كار هستیم هنوز خواسته های اصلی ما برچیدن بسط سرمایه داری و ایجاد یك دنیای بهتراست كه در آن دیگر شاهد مرگ عزیزان مان نباشیم مانده است ما برای بهتر كردن زندگی خود دست از تلاش بر نمی داریم ما همچنان خواهان شرایط محیط كاری بهتر و ساعت كاری مناسبتر هستیم ما می دانیم تا زمانی كه شركتهای پیمانكاری وجود دارند تا زمانی كه قراردادهای موقت لغو نشده اند حرف زدن از محیط كار مناسب و امنیت شغلی یك شوخی بیش نیست و برای آن ما خواهان انحلال شركتهای پیمانكاری هستیم ما خواهان لغو قراردادهای موقت و استخدام تمام همكاران خود در شركت می باشیم ما خواهان افزایش حقوق هایمان متناسب با تورم می باشیم ما خواهان بازنشستگی تمام همكاران خود كه مایل هستند باز نشسته شوند ولی سازمان تامین اجتماعی در این راه كارشكنی می كند هستیم ما انحلال كنترل كیفیت و انداختن كار آنها بر دوش كارگران خط تولید را و بیكارسازی همكاران كنترل كیفی را محكوم و از خواستهای آنان پشتیبانی می كنیم. ما برای سلامتی همكاران خود و برای ایجاد یك محیط امن خواهان نظارت و حضور بازرسین وزارت كار درتمام شیفتهای كاری در شركت می باشیم.»







تشکلهای کارگری :

کارگران ايران خودرو مانند ديگر بخشهای کارگری در سراسر ايران در پی ايجاد تشکلهای مستقل کارگری هستند و در حال حاضر از اين حق محرومند. در قيام بهمن ۵۷ کارگران شوراهای کارگری را در بسياری از کارخانه و مراکز توليدی ايجاد کردند اما در فاصله کمی پس از تحکيم قدرت جمهوری اسلامی، دولت اين شوراها را منحل کرد و به جای آنها شوراهای اسلامی مطيع دولت و سرمايه را در کارخانه ها و محيط های کاری ايجاد کرد. فعالين جنبش کارگری دوره قيام دستگير يا اخراج شدند . تعدادی هم توسط رژيم اعدام شدند. شوراهای اسلامی معمولا علاوه بر کارگران شامل نماينده مديريت هم هست و اگرچه ترکيب اين شوارها در کارخانه های مختلف تفاوت دارد. معمولا اعضای آن را انجمنهای اسلامی تعيين مي کنند و منتخب کارگران نيستند.

همانگونه که کارگران اتوبوس رانی در اعتصاب سال گذشته خود بيان کردند :

از زمان انقلاب اسلامی در ايران، دولت به اتحاديه های مستقل کارگری اجازه فعاليت نداده است. تنها تشکل «کارگری» که دولت به رسميت مي شناسد "خانه کارگر" است . طبق قانون کار، کارگران مي توانند مجامع و انجمنهای اسلامی درمحل کارايجاد کنند . اين مجامع که در آن نمايندگان مديريت هم عضويت دارند، تنها تشکل مجاز در محل کار هستند و هيچ تشکل ديگری اجازه فعاليت ندارد۰ اين شوراها توسط "خانه کارگر" اداره مي شوند که خود وسيله ای در خدمت دولت به منطور کنترل کارگران است. حتی زمانی که "خانه کارگر" خواستهايی چون مسئله حقوقهای عقب افتاده را مطرح مي کند، اين برای عوام فريبی و درنهايت کنترل و بازداشتن کارگران ازاعتراضات آنها است. تا امروز ثابت شده که "خانه کارگر" يک اتحاديه نيست بلکه سازمان پلیسی و اطلاعاتی وسياسی است که توسط جناحی از جمهوری اسلامی پس از تخريب شوراهای واقعی کارگری ايجاد شده است. در محلهای کاری نماينده کارگر يا فعال کارگری ندارد بلکه رابطه آن با شوراها و انجمنهای اسلامی تعریف می شود.

برای کارگران خودروسازی شرايط از اينهم بدتر است. طبق مصوبه ۱۹۸۵ قانون کار کارگران صنايع خودرو سازی به مثابه بخشی از صنايع حساس ملی از داشتن هرگونه تشکل کارگری و حق اعتصاب و اعتراض محرومند. چرا که هر اعتراض کارگری در اين صنعت «مغاير منافع ملی» ارزيابی شده است. همانگونه که کارگران ايران خودرو در نامه سرگشاده خود به سازمان جهانی کار که تنها «خانه کارگر» را شناسايی مي کند ، آورده اند :

"دولت ایران با کمک نیروی انتظامی از رسیدن کارگران به حقوق خود جلوگیری می کند. از بر پای هر گونه اعتصاب و اجتماعات کارگری جلوگیری می کند و کارگران شرکت کننده در اعتصابات کارگری را دستگیر اخراج و زندانی می کند. نمونه آن اخراج بیش از دهها نفراز کارگران ایران خودرو و ایران خودرو دیزل در جریان اعتصابات کارگری در سال گذشته بوده است و اکنون نیز نماینده کارگران اخراجی و بیکار در زندان به سر

می برند... در کشوری که کارگران از داشتن هر گونه تشکلهای خود محروم هستند، چگونه و طبق کدامین قانون، عده ای به عنوان نمایندگان کارگران انتخاب و در اجلاس سازمان جهانی کار شرکت می کنند.ما کارگران ایران خودرو، پذیرش این افراد به عنوان نمایندگان کارگران ایران از طرف جنابعالی را بی اعتنایی به قوانین سازمان جهانی کار به خصوص زیر پا گذشتن مفاد مقاوله نامه های 87 و97 می دانیم.ما کارگران ایران خودرواین افراد را نمایندگان خود نمی دانیم وخواهان اخراج آنها از اجلاس سازمان جهانی کار می باشیم."

http://www.etehadchap.org/irankhodro/irankhodro6.html

چه آينده ای؟

در تظاهرات اول ماه مه امسال، کارگران ايران خودرو مانند کارگران ديگر بخشها رهبران و بورکراتهای "خانه کارگر" را حين سخنراني هایشان هو کردند. خواست دستمزدهای بهتر و لغو کار موقت را مطرح کردند و نيروهای امنيتی به کارگران حمله کردند تا تطاهراتشان را به هم بزنند. تعدادی از فعالين کارگری بار ديگر دستگير شدند. با همه شجاعتی که کارگران ايران در پيش برد مبارزاتشان نشان ميدهند و با همه همبستگی که ميان کارگران صنايع گوناگون وجود دارد پيروزی کارگران ايران خودرو در مبارزاتشان حتمی نيست، چرا که با اتحادی نامقدس از صاحبان سرمايه در ايران، به همراه شرکتهای چند مليتی و دولت جمهوری اسلامی روبرو هستند. سال گذشته تعدادی از اين کارگران ، بيکار شدند تعدادی همراه با خانواده هايشان توسط مقامات اسلامی دستگير شدند.

بااينهمه کارگران ايران خودرو و ديگر کارگران ايران بارها تاکيد کرده اند که مجادله هاشان نبايد بهانه ای برای حمله نظامی امپرياليستی به ايران باشد. آنها بر حمايت متحدان دروغين درغرب، چون سياستمداران مدافع جنگ در انگليس و آمريکا پشت کرده اند و تاکيد دارند مبارزاتشان به همان اندازه عليه سرمايه و امپرياليسم است که عليه جمهوری اسلامی است. این امر تا حدی دربيان ابراهیم مددی نايب رئيس سنديکای اتوبوس رانان شرکت واحد آمده است :

«اتحاديه کارگری ما هيچ نيرويی را که مدافع يا متحد جنگ افروزان است را متحد خود نمي داند. ما شديدا هرگونه اقدام نظامی عليه کشورمان را محکوم مي کنيم و کارگران را متوجه خطر جنگ کرده بر لزوم جلوگيری از چنين تهاجماتی تاکيد داريم » از اينروست که کارگران ايران خودرو و ديگر کارگران ازما فعالان کارزار « دستها از مردم ايران کوتاه » مي خواهند نه فقط از مبارزاتشان دفاع کنيم بلکه همزمان بر عليه دخالت نظامی غربی و کوششهای امپرياليستی برای تجاوز به ايران فعاليت کنيم